• وبلاگ : متولد عرفات
  • يادداشت : نمي دانم ايشان چگونه وداع کرد
  • نظرات : 0 خصوصي ، 7 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + سميه 
    البته بگم كه احساست رو خوب و انصافاً قشنگ نوشتي.
    سلام
    حوصله داريد (نويسنده و ساير مشوقان) براي يكي مثل من كه نمي دونه لزوم حركت حسين براي دين چه بوده بيشتر توضيح بديد؟
    من كه نمي فهمم اگه حسين خودش و خانواده رو قرباني نمي كرد در وضعيت الآن ما چه تفاوتي حاصل مي شد.

    من نمي دونستم ترك مدينه سخت تر از وداع با مكه است اما بود نمي دونستم شيعه انقدر مظلومه اما بود من خيلي چيزهاي ديگه نمي دونم اما هست حالا فكر كن تصور كن او ميدونسته

    تنها بوده سخته سخت

    + ريحانه 

    گفتي كه مرانيد گدا را از در/من نيز نرانده ام تو خود مي داني

    من هم گداي توام اي باب نجات/اما تو چگونه اين گدا مي راني

    سلام

    1-چشم خانم درسمم مي خونم.

    2-تو كه مي دوني من چقدر دوست دارمپس نخواه كه احساسم نگم كه مي دوني چقدر نگفتنش برام سخته!

    3-منظورت رو مي فهمم.تو دو تا موضوع با هم مطرح كردي.يكي وداع امام (ع) با مدينه وديگري وداع ما ادمها با مدينه.اينها كاملا با هم فرق داره و اصلا قابل مقايسه نيست عزيزم.توضيح بيشتر باشه براوقتي ديدمت.اگه ما بتونيم همديگر ببينيم وطلسم بشكنه!!!

    4-قابل گلم نداره

    خيلي دلم برات تنگ شده...

    1 بار خواب ديدن تو به تمام عمر مي ارزد!

    پس نگو روياي دور از دسترس خوش نيست

    قبول ندارم...

    گرچه به ظاهر جسم خسته است

    ولي دل دريايي ست!تاب وتوانش بيش از اينهاست.

    دوستت دارم و تاوان ان هرچه باشد باشد!

    دوستت خواهم داشت بيشتر از ديروز!!!!

    باكي ندارم از هيچكس وهر كس كه تو را دارم

    عزيز...

    ديگه نگي مهربون نباش!!!!!

    اين مطلب امروز خوندم چون خيلي خوشم اومد دلم نيومد كه برات نگم

    باور من اين است

    كه شگفت انگيزترين چيزها در زندگي

    كشف انساني ديگر است

    كه با او

    رابطه انسان

    در گذران سالها

    ژرفائي پر شکوه و زيبائي و سرور مي يابد.

    عشقي چنين دم افزون و دروني

    بين دو انسان

    حيرت انگيزترين چيزهاست.

    چنين عشقي

    با جستجو

    ويا با ارزوي سودايي

    بدست نمي ايد

    بلکه

    پيشامدي است اسماني!!!

    سرهاوالپول

    بسته ديگه پرو ميشي

    خيلي ممنون كه جوابم دادي مي دوني كه چقدر از بي توجهي بدم مياد.

    مي بوسمت

    ريحانه

    لينكتو بذارم تو وبلاگم؟
    پاسخ

    سلام بگذار شايد شانس ما گفت كسي اومد يه آفريني گفت!
    + ريحانه 

    خانمي سلام.

    قبل از هر چيز بايد بگم نظر اقا امير خوندم و بايد بگم كه خيلي خوشم اومد.يادم باشه به وبلاگشون سر بزنم.

    كاملا با نظر اقا امير موافقم.

    اين مدينه بود كه با اقا وداع ميكرد.

    اقا با هر قدم كه از مدينه دور مي شدند به عزيزانشون نزديك مي شدند.بهشت امام حسين(ع) كربلا بود نه مدينه اي كه پر بود از خاطرات تلخ غريبي.

    اينم يك شعر كه مي دونم دوسش داري

    چشاتون دوباره درياست/كي اورده اسم عباس/كربلا مي خواي نينوا مي خواي/بر كارت با ابا الفضل/گره دلت حل مشكلت/چي مي خواي ؟يه يااباالفضل/همه بچه ها به فرياد/ديگه هيشكي اب نمي خواد/مردم از عطش/اما اي پدر من فقط عموم مي خوام/اي عمو بيا سوي خيمه ها/كه رقيه داده پيغام/عمو جونم عمو جونم عمو جونم...

    ما را اگرچه چشم تماشا ندادهاند/اي غائب از نظر به خيال تو سوختيم

    التماس دعا

    مي بوسمت

    خواهر كوچيكت ريحانه

    پاسخ

    1- بد نيست يك كم درس بخوني ها2- آبروم رفت اينقدر اين وسط هي مهربون مي شي3- نظرم رو در ادامه نظر آقاي هويدي نوشتم بخون4- از شعرات ممنون

    به نظر من اين مدينه بود که بايد وداع مي کرد . بايد سوال را بر عکس پرسيد . مدينه با دوري ولي امر زمان خود چه مي کرد . بشريت چگونه تحمل مي کرد که عزيز ترين موجود در زمان را از دست بدهد . آن هم به آن روش و شيوه که . . .

    او كه نيازي به وداع با پدر و خانواده نداشت . او به آغوش آنها باز مي گشت .

    من معتقد هستم كه در كربلا اين امام نبود كه قرباني شد . اين بشريت بود كه قرباني شد .

    موفق باشيد و التماس دعا

    پاسخ

    سلام ممنون از پيامتوندر اينكه مدينه چطور تحمل كرد كه ...آن بحث ديگري است . مدينه هم مثل بشريت!ااما دليل من براي اين نوع فكر كردن اين بود كه امام ما با همه اشتياق به بهشت هيچ گاه خشنود از گناه ديگر انسانها نمي شود. امام حسين در لحظات آخر هم مي خواهند از ظالمان كه به خون ايشان دستشان را آلوده نكنند اما اميدوارم به زودي قسمتتان شود و ببينيد كه وداع با مدينه هم سخت است